۱۳۸۹/۰۴/۲۸

پاراگراف پنجم

از مراسم تدفین باز می گردم
کفش به پایم تنگی می کند
میل به عشقبازی دارم
با کسی که نمی شناسم
***
در غیاب تو گفتگو دارم با تو
در حضورت
گفتگو با خویش
***
نور ماه
تابیده بر کوره راهی
که قصد عبور ندارم
***
آن را که می ستایم
دوست نمی دارم
آن را که دوست می دارم
نمی ستایم
***
آنجا که هرز می رود آب
آبیاری می کند
علفهای هرز را
***
سیب از درخت افتاد
من به جاذبه سیب اندیشیدم
***
در شناسنامه ام عکسی است
که گواهی می دهد
گذشت زمان را
***
با طنابی پوسیده به چاه می روم
برای آبی گندیده
که بکوبم در هاون
***
زنبور
زخم پایم را گزید،
سهم من از زنبور
سهم زنبور از زخم

عباس کیارستمی / گرگی در کمین
Free counter and web stats